جدول جو
جدول جو

معنی پاره دم - جستجوی لغت در جدول جو

پاره دم(رَ / رِ دُ)
پاردم. دمچی چرمین که پس زین اسب بندند
لغت نامه دهخدا
پاره دم
پاردم
تصویری از پاره دم
تصویر پاره دم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاره خط
تصویر پاره خط
خطی که به دو نقطه منتهی شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاره دوز
تصویر پاره دوز
کسی که پیشه اش پینه زدن به کفش یا جامه است، پینه دوز، لاخه دوز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تازه دم
تصویر تازه دم
چای که آن را تازه در قوری ریخته و دم کرده باشند، کسی که کاری را تازه شروع کرده و هنوز خسته نشده، تازه نفس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نافه دم
تصویر نافه دم
معطر، خوش بو مانند نافه
فرهنگ فارسی عمید
(زَ / زِ دَ)
تازه نفس و با قوت و طاقت. (ناظم الاطباء). کسی که تازه وارد کاری شده و هنوز خسته نشده است. (فرهنگ نظام) ، چای و غیره که تازه دم شده. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
خوشبو مانند نافه بسیار معطر: مه چو مشاطگان زده بر رخ سیب خالها سیب برهنه ناف بین نافه دم از معطری. (خاقانی. سج. 429)
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که تازه وارد کاری شده و هنوز خسته نشده باشد تازه نفس، چای و مانند آن که تازه دم کرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاره دوز
تصویر پاره دوز
آنکه کفشها را وصله کند پینه دوز لاخه دوز وصله گر، تن پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاره دوز
تصویر پاره دوز
پینه دوز، تن پرست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاره ای
تصویر پاره ای
بعضی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
ممزّقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
Tattered
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
déchiré
دیکشنری فارسی به فرانسوی
غروب
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
порваний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
קרוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
изорванный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
پھٹا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
ছেঁড়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
kupukutika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
찢어진
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
ぼろぼろの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
फटा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
podrwany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
ขาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
gescheurd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
zerrissen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
rasgado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
stracciato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
rasgado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاره شده
تصویر پاره شده
破旧的
دیکشنری فارسی به چینی